انرژى خورشیدی پاک+Solar Energy

انرژی های نو -برق خورشیدی-- وسایل جانبی-09177196296

انرژى خورشیدی پاک+Solar Energy

انرژی های نو -برق خورشیدی-- وسایل جانبی-09177196296

علل تورم سالیانه 40 در صدی

ا-نا کار آمدی سیستم.

2-بودجه نوبسی غیر کارشناسی و مصرفی.

3-دولت عریض و طویل.

4-نهادهاد غیر ضروری و مصرفی.

5-درز منابع از کشور به بیرون.

6-تحریمهای بین المللی.

7-عدم عضویت در  اف -ای تی اف.

8-چاپ پول بدون پشتوانه.

9-ربای بانکی بالای 20 درصد.که عامل تورم انتظاری در مردم است.

10- اضافه حقوق .و تورم انتظاری در مردم و بازار.

11-بورس نا کارامد و قیمت های دستوری.

12-پول سرگردان در بازار های دلالی.

13-عدم تعادل بین قیمت اجناس.

14-سیستم چند قیمتی رانتی.

15-فرار مغز ها و سرمایه از کشور.

راهکار ساده و عملی:یکسال به هیچ عنوان اضافه حقوق ندهید و پول بدون پشتوانه چاپ نکنید.بانک هم سود را 5 درصد بکند.بودجه نهاد های فرهنگی و مذهبی را نصف کنید.و به یمن و سوریه و لبنان و فلسطین و افریقا و....کمک نکنید اقتصاد شکوفا و تورم به صفر می رسد.کمی به فکر ایران باشید.

تورم از نوع اشتباه در ژاپن

رئیس بانک مرکزی ژاپن فردی بسیار صبور است. «هاروهیکو کورودا» رئیس بانک ژاپن متعهد شده بود که سومین اقتصاد بزرگ جهان را از شر فشار‌های تورمی که از سال ۱۹۹۰ میلادی باعث کاهش رشد اقتصاد آن کشور شده بود خلاص کند. برنامه او این بود که با تزریق پول کافی برای ایجاد نرخ تورم ۲ درصدی دستمزد‌ها و قدرت مصرف را افزایش دهد. به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی، با توجه به اینکه افزایش قیمت کالا‌ها در سطح جهانی زنگ خطر را به صدا درآورده است به نظر می‌رسد او در نهایت آماده است تا به هدف خود دست یابد. در حالی که آخرین داده‌ها بسیار پر نوسان هستند اقتصاددانان پیش بینی می‌کنند که ژاپن بالاخره در ماه‌های آینده شاهد نرخ تورم ۲ درصدی و احتمالا بیش‌تر خواهد بود.   تاکنون ارقام ژاپن در مقایسه استاندارد‌های جهانی آرام باقی مانده اند. در حالی که شاخص قیمت مصرف کننده ایالات متحده در ماه مارس نسبت به سال قبل ۸.۵ درصد افزایش یافت که بالاترین میزان افزایش از سال ۱۹۸۱ میلادی به این سو بوده شاخص ژاپن تنها ۱.۲ درصد افزایش داشت. با این وجود، این شامل کاهش ۵۲.۷ درصدی هزینه‌های تلفن همراه پس از اقدامات مهارکننده دولت در قبال کارتل سه شرکتی است که عملا این بخش را کنترل می‌کند. ارقام دیگر بر اساس استاندارد‌های ژاپن قابل توجه بودند. هزینه‌های انرژی ۲۰.۸ درصد افزایش یافت که شدیدترین افزایش از سال ۱۹۸۱ میلادی به این سو بود در حالی که قیمت روغن پخت و پز ۳۴.۷ درصد افزایش یافته است. یکی دیگر از معیار‌های تورم در سطح عمده فروشی، شاخص قیمت کالا‌های شرکتی است که در ماه مارس نسبت به مدت مشابه سال قبل ۹.۵ درصد افزایش یافت که تا حدی به دلیل وضعیت وخیم اوکراین است. به طور کلی، اقتصاددانان بر این باورند که پس از هموارسازی عوامل مختلف، تورم اساسی اکنون در حدود هدف ۲ درصدی است. با این وجود، به نظر نمی‌رسد که هیچ کس برای این وضعیت جشن بگیرد. در مواجهه با انتخابات ماه ژوئن، دولت ژاپن در تلاش است تا بسته‌های یارانه‌ای را برای کسانی که بیش‌تر تحت تاثیر قرار گرفته‌اند تدوین کند. این در حالی است که ارزش ین ژاپن به شدت در حال کاهش است. با این وجود، به نظر می‌رسد که «کورودا» نگران نیست و هزینه‌های بالاتر را یک مسئله کوتاه مدت می‌داند که او را از دستیابی به هدف‌اش منصرف نمی‌کند. برای ژاپن، هزینه‌های بیش از دو دهه تورم منفی (تورم منفی به معنای کاهش تدریجی قیمت کالا‌ها و اجناس و افزایش ارزش ارز ملی در مقابل کالا و اجناس موجود در یک کشور است. زمانی که نرخ تورم به زیر صفر برسد قیمت کالا‌ها به مرور کاهش می‌یابد و فرد با پولی که در اختیار دارد می‌تواند کالای بیش‌تری خریداری کند. تورم منفی به اندازه تورم‌های بالا می‌تواند به اقتصاد آسیب برساند. این پدیده با کاهش چشمگیر دستمزد‌ها و رکود تولید می‌تواند باعث افزایش نرخ بیکاری شود. این پدیده سود کسب و کار‌ها را به تدریج کاهش داده و توسعه و ایجاد کسب و کار‌های تازه را با مشکل مواجه می‌کند. در دوره‌هایی که تورم یک کشور منفی است مردم از خرج کردن پول‌های خود خودداری می‌کنند و میل به سرمایه گذاری مولد به شدت کاهش می‌یابد) واضح هستند. این کشور مرفه، امن و راحت است، اما چیزی که بسیاری از ژاپنی‌ها متوجه نشده‌اند این است که سایر نقاط جهان به صورت مطلق ثروتمندتر شده‌اند در حالی که کشور آنان تا حد زیادی در جای خود باقی مانده است. بر اساس داده‌های سازمان همکاری اقتصادی و توسعه OECD)) میانگین دستمزد سالانه در ژاپن در ۳۰ سال گذشته تنها ۳ درصد افزایش یافته در حالی که در ایالات متحده ۴۷ درصد افزایش داشته است. قیمت‌ها مسیر مشابهی را دنبال کرده اند. توکیو برای سال‌ها به عنوان گران‌ترین شهر جهان شناخته می‌شد، اما پایتخت ژاپن امروز حتی در بین ده شهر برتر رتبه بندی جهانی نیز قرار ندارد، زیرا کاهش هزینه ها، کاهش تدریجی تعرفه‌ها و جایگزینی بیشتر واردات به کاهش قیمت‌ها کمک کرده است. برای رهایی از این وضعیت، بانک مرکزی ژاپن در نه ماه سال گذشته پول را به بازار‌ها سرازیر کرده برنامه‌ای بی‌سابقه که آن بانک را به خریدار تقریبا تمام بدهی‌های تازه دولت تبدیل کرده است. با توجه به این که درآمد‌های مالیاتی دولت تنها ۶۰ درصد از هزینه‌ها را در یک سال پوشش می‌دهد بدهی‌های زیادی برای خرید وجود دارند. این موضوع دو مشکل بزرگ ایجاد می‌کند. دولت ژاپن بدهکارترین کشور جهان است و کل بدهی آن معادل ۱۹۰ درصد تولید اقتصادی سالانه است. بر اساس داده‌های بانک جهانی، این تامین مالی پشتیبان هنگفت دولت در عین حال ترازنامه بانک مرکزی ژاپن را چهار برابر کرده است تا جایی که طبق داده‌های بانک جهانی دارایی‌های خود را به ۹۲ درصد تولید ناخالص داخلی سالانه در سال ۲۰۲۰ افزایش داد در حالی که این میزان در ایالات متحده ۲۲ درصد و در ایالات متحده ۱۸ درصد بود. علیرغم همه این موارد به نظر می‌رسد ژاپن امروز تورم اشتباهی دارد. ایده پشت «هدف کورودا» ایجاد یک چرخه به اصطلاح «فضیلت محور تقاضا» بود که در آن کارگران با دستمزد بالاتر بیش‌تر خرج می‌کنند تقاضا را افزایش می‌دهند و این وضعیت منجر به سرمایه‌گذاری جدید و سپس دستمزد‌های بالاتر می‌شود. این در حالی است که در عوض، هزینه‌های بالاتر از خارج از کشور قیمت‌ها را افزایش داده و مصرف کنندگان را به سوی خرید کم‌تر و نه بیش‌تر کالا سوق داده است. این مشکل به ویژه در ژاپن که دچار کمبود منابع است و تقریبا تمام مواد خام و کالا‌ها را وارد می‌کند شدیدتر است. این شامل بیش از ۶۰ درصد کل مواد غذایی مصرف شده و حدود ۹۵ درصد انرژی آن کشور عمدتا از طریق واردات نفت است. با توجه به روند بازار‌های جهانی کالا‌ها که به طور کلی در دهه گذشته باثبات بوده‌اند این موضوع تا به حال مشکل بزرگی برای ژاپن نبوده است، اما هم گندم و هم گاز طبیعی در تیررس تهاجم روسیه به اوکراین قرار دارند و انتظار می‌رود مشکلات برای ژاپنی‌ها بدتر شود. هیچ یک از این موارد برای دولتی که به دنبال کسب اختیارات قوی‌تری در انتخابات ژوئن در مجلس علیای پارلمان ژاپن است یک بحران جدی محسوب نمی‌شوند. در حالی که حزب حاکم لیبرال دموکرات با هیچ خطری برای از دست دادن کنترل خود بر امور مواجه نیست سطح حمایت در مجلس دوم اغلب به عنوان معیاری برای سنجش احساسات رای دهندگان در مورد چگونگی اوضاع در نظر گرفته می‌شود. بنا بر گزارش ها، دولت برای کمک به کاستن از پیامد‌های افزایش قیمت‌ها بسته گسترده ۴۸ میلیارد دلاری یارانه را برای کمک به مصرف کنندگان و مشاغل کوچک تنظیم کرده است. به گزارش روزنامه نیکئی ژاپن این کمک‌ها از یارانه‌های اضافی بنزین گرفته تا وام‌های کم بهره و کمک‌های نقدی را شامل می‌شوند. در همان حال، «فومیو کیشیدا» نخست وزیر ژاپن از افزایش قیمت برای کمک به پیشبرد «شکل جدید سرمایه داری» مدنظر خود استفاده می‌کند که برای گسترش ثروت شرکت‌های بزرگ و بازنشستگان مرفهی طراحی شده که در دهه گذشته برنامه اقتصادی در دوره نخست وزیری «شینزو آبه» نخست وزیر سابق را به خوبی اجرا کردند. کیشیدا در جلسه‌ای پارلمانی در ماه مارس گفته بود: «برای مقابله با افزایش قیمت ها، ما هر اقدام سیاسی ممکنی را به منظور محافظت از معیشت مردم با فراهم ساختن امکان برای شرکت‌ها به منظور انتقال هزینه‌ها و ایجاد محیطی برای افزایش دستمزد کارگران به کار خواهیم گرفت». با این وجود، افرادی، چون «هیرومیچی شیراکاوا» اقتصاددان کردیت سوئیس و مقام سابق بانک مرکزی ژاپن که نسبت به این رویکرد بدبین هستند و می‌گویند که درخواست دولت از شرکت‌ها برای افزایش دستمزد‌ها در شرایطی که سایر هزینه‌ها در حال افزایش هستند خواسته بیش از حدی محسوب می‌شود. مصرف کنندگان ژاپنی به طور سنتی در برهه‌های زمانی که قیمت‌ها افزایش می‌یابد خرید خود را کاهش می‌دهند. این امر باعث شده تا خرده فروشان در گذشته از تلاش برای افزایش قیمت‌ها چشم پوشی کنند که به ایجاد وضعیت «کوچک شدن تورم» منجر شده است وضعیت که مقادیر کَمّی کمتر، هزینه‌های واحد بالاتر را پنهان می‌کند. بدتر شدن چشم‌انداز کاهش ناگهانی ارزش ین ژاپن باعث گران شدن کالا‌های وارداتی می‌شود. ارزش ین در برابر دلار آمریکا از ابتدای سال جاری ۱۰ درصد کاهش یافته است. این وضعیت تنها سبب می‌شود تا شکاف اقتصادی‌ای که کیشیدا سعی در کاهش آن دارد عمیق‌تر شود. شرکت‌های بزرگ با منافع سنگین در خارج از کشور با بازگرداندن پول خود به خانه سود‌های به شدت بیش‌تری به دست خواهند آورد در حالی که یک کارگر معمولی در نهایت باید پول بیش‌تری پرداخت کند. از آنجایی که توجه مردم به تورم وارداتی بالاتر و ین ضعیف‌تر معطوف می‌شود لازم است مزایا و معایب نه تنها محرک‌های اقتصادی کوتاه مدت بلکه اثرات نامطلوب بلند مدت سیاست‌های پولی ژاپن نیز مورد ارزیابی مجدد قرار گیرند. «ریوتارو کونو» اقتصاددان ارشد ژاپنی در بانک «بی ان پی پاریباس» می‌گوید در بلندمدت، بزرگترین تهدید برای بانک مرکزی ژاپن یک چرخه تورمی است که از کنترل خارج می‌شود. «کنتارو کویاما» اقتصاددان ارشد دویچه بانک می‌گوید: «اگر عموم مردم متقاعد شوند که رویکرد سیاستگذاری بانک مرکزی ژاپن باعث تشدید وضعیت افت ارزش ین و افزایش قیمت‌ها می‌شود نقش این بانک می‌تواند به شروری تقلیل یابد که بار فزاینده‌ای را بر دوش خانوار‌های ژاپنی تحمیل می‌کند». با این وجود، افزایش نرخ بهره روشی سنتی برای مبارزه با افزایش قیمت‌ها نه تنها به مثابه ترمزی برای یک اقتصاد ضعیف است بلکه باعث زیان هنگفتی بر دارایی‌های بانک مرکزی ناشی از بدهی‌های دولتی می‌شود. با این وجود، کورودا منصرف نشده و بانک مرکزی ژاپن برنامه خرید اوراق قرضه خود را در هفته‌های اخیر علیرغم نگرانی‌ها در مورد سطح بدهی و کاهش ارزش ین ادامه داده است. او همواره تاکید کرده که هدف‌اش این است که ژاپن را از «ذهنیت تورم منفی» خارج سازد. پرسش این است که آیا نگرانی‌های تازه، همراه با پیر شدن فزاینده جامعه ژاپن و کاهش نیروی کار و رشد آهسته اقتصادی یک رکود بلندمدت و بالقوه غیرقابل برگشت را در ژاپن ایجاد خواهد کرد؟ در حالی که در چشم‌انداز اقتصاد ژاپن چالش‌ها دیده می‌شوند ژاپن در گذشته بار‌ها اثبات کرده که افراد دچار تردید نسبت به اقتصاد آن کشور اشتباه کرده بودند. «ویلم بیتر» اقتصاددان ارشد پیشین سیتی گروپ در نشستی در سال ۲۰۱۰ میلادی گفته بود: «ژاپن سخت‌ترین اقتصاد جهان برای درک است. اگر اقتصاد ژاپن به مثابه فیزیک بود قانون گرانش در مورد آن کار نمی‌کرد»!

در حالیکه تورم سالهاست در ایران بالای 30 درصد است .و کسی هم عین خیالش نیست!!!!

بررسی علل گرانی در ایران

علل بی ارزشی پول ملی ایران(ریال):
1-سیاست غلط و خصمانه با اکثر کشورهای جهان.
2-همبستگی اکثر کشورهای سرمایه داری با تحریمهای آمریکا علیه ایران.
3-غلبه دلار آمریکا بر تجارت جهانی.و ارزهای دیگر...
4-اقتصاد دربند.و دولتی در ایران.(آزاد سازی کل اقتصاد و رقابتی شدن آن).
5-ربا و سود بانکی بسیار بالا نسبت به جهان.اصلاح سیتم بانکی مطابق استاندارد های جهانی .بدون پولشویی.
6-سیاست غلط برنامه و بودجه.
7-تورم افسار گسیخته .به جهت چاپ پول بدون پشتوانه و کسری بودجه دولتها.
8-واردات بی رویه و ورشکستگی تولید داخل.بعلت آزاد نبودن نرخ ارز.
9-اقتصاد کوپنی و چند نرخی زمینه رانت .و اختلاس را فراهم می کند.
10-دولت عریض و طویل و پر خرج.
11-عدم قدرت تصیم گیری واحد در حکومت و موازی کاری.
12-فرار مالیاتی.
13-اقتصاد نفتی  و تک محصولی.
14-پشتیبانی نکردن از تولید داخلی محور. و تکیه بر واردات.
15-عدم مدیریت کارآمد در همه رشته ها.
16- عدم استفاده از یک الگوی اقتصادی موفق در جهان.
17-عدم همدلی و همراهی مردم با دولت هنگام بحران های ارزی.
18-عدم اطمینان مردم به دولت و هجوم به خرید هنگام گرانی.و فروش در ارزانی.
19-فرار سرمایه ارزی از کشور بعلت نا امنی اقتصادی.و نارضایتی
20-فرار سرمایه علمی.بعلت نا امنی و بها ندادن به علم و عدم زمینه فعالیت و رشد.
21-عدم جذب سرمایه خارجی بعلت تحریم و سیاست های غلط.
22-وجود بازار های کاذب و دلالی پر سود ارز و طلا و مسکن و....
23-عدم گمرک کارآمد جهت کنترل وموازنه صادرات و واردات.و سرعت عمل.
24- عدم سیستم توزیع کالای عادلانه و کم واسطه  و یکنواخت در کشور.بصورت سیستم مکانیزه.هوشمند.
25-اضافه حقوق هر ساله که معیاری برای تورم ممتد و پیش بینی شده.مردم و دولت.(تورم انتظاری)!
26-کنترل و پائین نگه داشتن انرژی باعث مصرف بی رویه و قاچاق سوخت و کالا به خارج از کشور شده است.
27-سیستم اشتباه تزریق پول  و کالا به مردم.و ایجاد رکود فکری و جسمی. بجای اینکه ارز حاصل از فروش نفت.صرف خرید کالای سرمایه ای و تقویت تولید زیر بنای تولید و اشتغال داخلی گردد.نه خرید کالای مصرفی از خارج از کشور.مگر کالایی در داخل قابل تولید و بصرفه نباشد.
28..شرکت در جنگهای نیابتی در کشور های منطقه.

رکود از جنگ و امریکا هم خطرناک‌تر است

تنها راه رهائی از رکود اقتصادی ایران..دوری از ربا (سود بانکی بالای  یک درصد  )است!!!!! باور ندارید امتحان کنید. ربا=تورم..این دو با هم نسبت مستقیم دارند.!!!از ربا بپرهیزید تا اقتصادتان به گردش افتد.سود بانکی که چیزی تولید نمی کند!! پول باید با کارمزد بانکی نیم درصد .مانند کل جهان در خدمت تولید و تجارت باشد تا تغییری در اقتصاد ایجاد کند.نه اینکه همه مردم نزول خوار شوند!!اگر ربا ضرر محلک نداشت که اسلام حرامش نمی کرد.!!//
//
محسن رنانی، استاد دانشگاه اصفهان و اقتصاددان، روز گذشته در نشستی که در محل اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران برگزار شد، رفع مشکل رکود اقتصادی را منوط به قیام بخش خصوصی، دولت و نظام حاکم در راستای برطرف ساختن رکود دانست.

به گزارش «اعتماد»، رنانی در این نشست، با اشاره به روند ٣٧ سال گذشته اقتصاد ایران گفت: ما در این سال‌ها بیش از همه رشد داشتیم، همین‌طور پیشرفت هم در حوزه‌های مختلف حاصل شد ولی هنوز به توسعه دست نیافتیم به این دلیل که در بینش فکری حاکم بر کشور، تمایل تنها به رشد بود و توسعه نادیده گرفته شد. پس از انقلاب هم رشد را تجربه کردیم و هم پیشرفت اما به ندرت می‌توانیم شاخص‌های توسعه را پیدا کنیم. بطور مثال دانشگاه‌ها در ایران تجهیز شدند، تعداد مقالات بیشتر شد که به معنای رشد است. حال آنکه نیروی فارغ‌التحصیل دانشگاهی از نظر مهارت ضعیف‌تر از گذشته شده که به معنای عدم دستیابی به توسعه است.

او افزود: در ٣٧ سال گذشته درآمد کشور خوب بود ولی زندگی سخت‌تر شد. همین امر سبب شده که تولید در ایران هزینه‌بر باشد و مزیت رقابت‌پذیری در تولیدات کشور کم است و امکان حضور در بازارهای جهانی از دست رفت. مشکل در این است که هر گاه رشد و توسعه متناسب با توسعه بالا نرود، از یک جا به بعد، هزینه توسعه به‌شدت افزایش پیدا می‌کند. در نتیجه منطقی است که در ایران ٢٠ میلیون اتومبیل سالانه ١٧٠ هزار کشته به جای می‌گذارند و ابزار پیشرفت تبدیل به ابزار قتل می‌شود. متاسفانه در این سال‌ها برنامه‌های توسعه در ایران تنها از نظر اسمی توسعه نام داشتند و تنها برنامه رشد و پیشرفت بودند.

استاد دانشگاه اصفهان تاکید کرد: وقتی برای یک پروژه دستاوردی وجود ندارد یعنی به توسعه بی‌توجهی شده، مثلا این همه راه روستایی احداث شده که به معنای پیشرفت است ولی دستاورد آن هیچ است چرا که روستاییان به شهرها مهاجرت کردند. به بیان دیگر اگر رشد و پیشرفت با توسعه همراه نشود، هیچ دستاوردی نخواهیم داشت.

رنانی که خود را آسیب‌شناس اقتصادی می‌داند، دلیل عدم حضور فعالانه اقتصاددانان در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی را نیز به عامل توسعه‌نیافتگی مرتبط دانست و تصریح کرد: اقتصاددانان ما، نه محفل مشترکی دارند، نه نهاد ویژه‌ای و نه حلقه فکری خاصی، بلکه هر کس به شکل فردی مقالاتی را ترجمه می‌کند که این عوامل موجب شده اقتصاددان ایرانی در ارائه الگویی برای ایران ناتوان باشد. علاوه بر توسعه نیافتگی اقتصاددانان در کشور، یا در خدمت سیاستمداران قرار می‌گیرند یا در دانشگاه‌ها تبدیل به ماشین تولید مقاله می‌شوند.

چهار نوع رکود در اقتصاد ایران
او ادامه داد: در بنگاه‌ها و در سطح ملی چهار نوع عدم هماهنگی در بنگاه‌ها رکودزا هستند، نخستین مورد آن عدم تعادل در عملکردها است که به معنای آن است که بدن سالم است اما کار کمتری می‌کند. نوع دیگر آن عدم توازن یا تناسب در ساختارها است که همانند بیماری قلبی و عروقی در بدن کارکرد را کاهش می‌دهد. رکود دیگر، بر اثر عدم توافق در ساز و کار و قواعد بازی رخ می‌دهد که منجر به افزایش اختلاف بین کارگر و کارفرما می‌شود و آخرین دسته رکودها که یک بنگاه می‌تواند به آن دچار شود، عدم تقارن در اطلاعات است که سبب می‌شود کار هماهنگ کردن بخش‌های مختلف یک بنگاه به سختی ممکن شود.

رنانی در ادامه رکود در سطح کلان را مشابه با رکود در بنگاه‌ها دانست و براین اساس رکود در اقتصاد کلان را مانند عدم تعادل در عملکردها یکسان دانست و درباره آن توضیح داد: این رکود به این معنا است که گردش فعالیت‌ها تعادل ندارد، نرخ ارز، نقدینگی، نرخ بهره بانکی و مواردی از این دست نامتناسب با فضای کلی اقتصاد است. یا بطور مثال توزیع منابع بانکی در همه حوزه‌ها متناسب نباشد، که در جهان این موارد توسط دولت‌ها کنترل می‌شود و این امر منجر به رکودی میان مدت می‌شود.

به گفته وی عدم تناسب در ساختارها سبب می‌شود که ساختارها کارکرد خود را از دست دهند، مانند بدنی که یک دست بلندتر از دست دیگر باشد و به همین روی به این شکل از رکود در بخش کلان رکود ساختاری گفته می‌شود.

استاد دانشگاه اصفهان درباره مصادیق رکود ساختاری در ایران گفت: شهرک صنعتی داریم ولی تقاضایی برای تولید وجود ندارد چون سرمایه‌های کشور در بخش مسکن زمین‌گیر شده ولی برای مسکن هم تقاضا وجود ندارد. مثلا در ایران ٦٠ فرودگاه داریم که نیمی از آنها تعطیل و نیمه‌تعطیل هستند و تنها دو فرودگاه توجیه اقتصادی دارد. این نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری شده ولی بدون توجه به مولفه‌های توسعه این امر صورت گرفته است.

او افزود: در ایران به اندازه‌ای سد ساخته شده که اگر همه آسمان هم شروع به باریدن کند تنها ٤٠ درصد آنها پر می‌شود. کشور نیاز به این اندازه سد نداشت. این همه دانشگاه ساختیم و نصف کلاس‌ها امروز خالی است و تمام اینها از طریق خالی کردن چاه‌های نفت ممکن شد. وقتی بیش از پتانسیل کشور هزینه می‌شود، به اقتصاد نامتوازن می‌رسیم. از قضا بیماری هلندی- که به معنای تولید برای مصرف داخلی و تامین نیازهای وارداتی از طریق فروش منابع طبیعی است- هم ناشی از چنین رفتارهایی است. این اتفاقات در کنار هم به معنای عدم توازن در اقتصاد است که آن را رکود ساختاری می‌نامند.

رکود طولانی مدت نهادها
رنانی عدم توافق در ساز و کار و قواعد بازی را در سطح کلان و ملی، رکود نهادی نام‌گذاری کرد و ادامه داد: نهادها رفتار جامعه را در سطوح مختلف کنترل می‌کنند، مثلا بانک مرکزی نهادی است که رفتار پولی را تحت نظر می‌گیرد، دین به کنترل رفتار معنوی می‌پردازد و رفتارعاطفی هم در نهاد خانواده کنترل می‌شود. عدم توافق نهادی در سطح ملی، به ناهماهنگ شدن دستگاه‌ها و تقسیم کار غلط منتهی می‌شود. مثالی که در این رابطه می‌توان زد این است که در وضعیت فعلی اقتصاد، ٢٠٠ تا ٣٠٠ هزار میلیارد تومان از سرمایه‌های مردم در دادگستری گیر کرده‌اند. نهادها قواعد بازی در جامعه را تعیین می‌کنند و در شرایطی که سرمایه، کارآفرین، خلاقیت و نیروی انسانی وجود دارد هم اگر نهادها نباشند یا دچار رکود شوند، توسعه ناممکن می‌شود.

به گفته او نهادها در ایران از توسعه حمایت نمی‌کنند و به همین خاطر پروژه مسکن مهر در بندرعباس زمانی با توفیق روبه‌رو می‌شود که یا یک‌سوم مردم بندرعباس خانه‌های خود را رها کنند و در آنجا ساکن شوند یا اینکه تمام روستاهای استان از سکنه خالی شوند و به آنجا بروند.

این آسیب‌شناس اقتصادی گفت: عدم تقارن در اطلاعات به این معنا است که اطلاعات در مجموعه به درستی حرکت نکند و امکان برنامه‌ریزی از بین برود. این بحث در سطح کلان به ابهام و عدم اطمینان سیاسی منجر می‌شود که به‌شدت فضای کسب و کار را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ زیرا فضای سیاسی مبهم افق اقتصادی را کور می‌کند و ممکن است در کشور ظرفیت باشد ولی به واسطه عدم اعتماد تولید صورت نگیرد که در این صورت آن را رکود اقتصادی سیاسی نام‌گذاری می‌کنند.

استاد دانشگاه اصفهان به لحاظ زمانی چهار دسته رکود پیش‌تر گفته شده را به این ترتیب تقسیم‌بندی کرد: کوتاه‌مدت‌ترین رکود، در رکود اقتصادی- سیاسی رخ می‌دهد. رکود اقتصاد کلان در ایران، میان مدت است، حال آنکه رکود ساختاری بلندمدت است و برای برطرف کردن مشکل رکود نهادی زمان بسیار دراز مدتی نیاز است و انقلاب‌ها بطور کلی در مقابل نهادها صورت می‌گیرد آن‌هم در شرایطی که مردم دیگر نسبت به اصلاحات نهادی نا امید شوند.

رفع رکود با قیام نظام سیاسی
رنانی با اعلام اینکه در ایران امروز، چهار رکود پیش‌تر گفته شده همزمان با هم وجود دارند، افزود: در کنار چهار رکودی که وجود دارد، دو بحران جهانی هم بر اقتصاد ایران فشار می‌آورند، یکی کاهش جهانی قیمت نفت است و دیگری رکود جهانی است که از سال ٢٠٠٧ رشد اقتصادی جهانی را نصف کرده است. این سطح از رکود در دوران پس از جنگ جهانی بی‌سابقه بوده است.

به گفته رنانی ابزارهای دولت برای برطرف کردن رکود ایران کارایی خود را از دست داده، زیرا افزایش دو برابر نقدینگی در دولت روحانی که البته مدعی سیاست انقباضی است، هم نتوانست از تعمیق رکود جلوگیری کند. نرخ بهره بانکی کاهش پیدا کرد ولی رشد اقتصادی در عمل دیده نشد.

او تاکید کرد: برطرف کردن مشکل رکود در ایران نیازمند قیام کل نظام سیاسی است. نظام بانکی باید جراحی شود و بعضی از بانک‌ها باید ورشکست شوند. قاچاق را دولت نمی‌تواند کنترل کند و این کار کلیت نظام سیاسی است که با آن درگیر شود. دادگستری باید شعبات ویژه‌ای برای نجات بنگاه‌های بزرگ کشور داشته باشد. متاسفانه دولت، نظام سیاسی و بخش خصوصی همگی رکود را دست کم گرفته‌اند وگرنه اینچنین تعلل نمی‌کردند. در این میان اقتصاد مقاومتی هم شوخی گرفته شده وگرنه فرمانده آن باید مانند فرمانده جنگ تام‌الاختیار بود.

او گفت: خطر رکود از امریکا و جنگ تحمیلی هم بدتر است.!!!!!!!!! به همین دلیل نظام سیاسی باید اولویت اول خود را بر رفع رکود بگذارد و تا پایان آن از دامن زدن به درگیری‌های جناحی خودداری کند. رکود فعلی اگر با یک بسیج عمومی همراه نشود، تا دو سال دیگر هم نمی‌توان آن را بطور کلی حل کرد.!! رکود از ربای حرام  است. ربا و تورم نسبت مستقیم دارند!!


ربا بلای اقتصاد!!

چه کنیم که از این عمل زشت دور باشیم؟ خداوند میفرماید این دو گروه دشمن آشکار من هستند.!! از طرفی می بینیم که با سیستم بانکی و پولی موجود همه دستشان به نوعی به این فعل حرام آلوده است.! همه بهم می گویند چکار باید کرد نمی شود که بانک نباشد. نمی شود که وام نگرفت و نداد. و با وجود تورم بالای بیست درصد در سال در ایران اگر وام قرض الحسنه بدهیم بفرض براینکه سرمایه سر یکسال برگشت شود .در عمل یکصد تومان با احتساب  تورم پولی و هزینه بانک .تبدیل به 70 تومان شده و این وسط بانک 30 تومان ضرر کرده.تکلیف بانک چیست؟! بنظر میرسد یکه از اشکالات پول کاغذی همین تورم زائی آن است . که پول امسال با سال دیگر ارزش متفاوتی دارد بر خلاف عدد درج شده روی آن.!! لذا اگر بجای پول کاغذی از سکه های طلا یا نقره یا هر فلز گرانبهای دیگر استفاده شود.نرخ ارزش امسال با سال بعد تفاوتی ندارد. مانند اسکناس نیست که دولت زیاد چاپ کند ارزشش پائین بیاید. و تورم زا باشد. ویا اگر کشوری مثل آمریکا که دلارش  رواج بین المللی پیدا کرده با چاپ اسکناس بیشتر سرمایه جهان را ببلعد . و خود شامل تورم پولی نشود.!!

بنا بر این نتیجه می گیریم برای نجات از تورم و ربا و استعمار جهانی باید معاملات داخلی و خارجی با طلا و نقره  وکالا پایا پای  باشد. تا از فرار سرمایه از کشور جلو گیری شده .و اقتصاد بیمار جان تازه ای بگیرد.و هم خدا از ما راضی باشد .و بعنوان یک کشور اسلامی ربا خواری را ترویج نداده باشیم.در صدر اسلام مگر اسکناس بود؟ و بر همین اساس بانکداری الکترونیکی هم میتواند بر مبنای واحد سکه نقره و طلا به کارش ادامه دهد. و دیگر نیاز به شعار مرگ بر استعمار لازم نیست.! چون با این کار جلوی استعمار دلاری گرفته می شود. و در داخل هم کسی  برای فرار از تورم سکه در بالش ذخیره نمی کند و عملا کل سکه رایج مملکت در چرخه اقتصادی و تولید قرار می گیرد. و رکود از بین می رود.بیکاری از میان برداشته می شود.و آنوقت خواهید دید که دشمن اقتصاد پول و ربا بوده است.!! که خدا آنقدر از مضرات ربا خواری فرموده است. و در چنین جامعه ای اگر سرمایه داران زکات سود اموال تجارت خود را به فقرا بدهند دیگر فقیری وجود ندارد که از شدت فقر دزدی کند.و یا امنیت جامعه را به خطر بیاندازد. این است مدینه فاضله که مد نظر اسلام است