انرژى خورشیدی پاک+Solar Energy

انرژی های نو -برق خورشیدی-- وسایل جانبی-09177196296

انرژى خورشیدی پاک+Solar Energy

انرژی های نو -برق خورشیدی-- وسایل جانبی-09177196296

ارتباط نفت .اسلحه-دلار-آمریکا


پس از جنگ جهانی دوم و با مطرح شدن دلار به عنوان ارز انحصاری، بر اهمیت عرضه و تقاضای منابع انرژی بیش از پیش افزوده شد. جایگزین شدن ایالات متحده بر مسند بریتانیا به عنوان ابرقدرت جهان و نیاز روزافزون این کشور به منابع انرژی، پیچیدگی‌های سیاسی و اقتصادی بازارهای جهانی انرژی را تشدید نمود.

به گزارش سرویس اقتصادی فرارو؛ ایالات متحده در طول دهه‌های گذشته از بازارهای انرژی به عنوان ابزاری برای ایجاد تقاضا برای پول ملی خود استفاده و با کمک دلارهای نفتی (Petrodollar) اقتصاد ملی خود را تقویت نموده است. در این وضعیت ایالات متحده قادر بوده تا با استفاده از پولی که اختیار انتشار آن در دست خود بوده، اقدام به خرید انرژی نماید. به علاوه پذیرش دلار در بازار انرژی (که با همکاری کامل عربستان) سبب شد تا هر کشوری که نیاز به انرژی داشته باشد، نیازمند دلار نیز باشد! باید در نظر داشت که جریان دلار در بازارهای انرژی این امکان را برای امریکا فراهم نموده تا اوراق قرضه قابل توجهی را در نیم قرن اخیر منتشر و به عنوان بدهکارترین کشور جهان مطرح گردد.

این اهمیت تا بدانجا پیش رفته که این کشور کوچکترین دخالت خارجی در منطقه خلیج فارس (یکی از مهمترین منابع عرضه انرژی) را تهدید علیه امنیت ملی خود قلمداد نموده و برای مقابله با آن هر اقدامی را مجاز شمرده است. این جمله رئیس جمهور امریکا را باید گویای بسیاری از واقعیت‌های جهان دانست:

«اجازه دهید موضع ما کاملاً شفاف باشد: هر تلاش خارجی برای به دست آوردن کنترل خلیج فارس، به عنوان تجاوز به منافع حیاتی ایالات متحده محسوب شده و چنین تجاوزی به هر وسیله‌ای از جمله گزینه نظامی پاسخ داده خواهد شد» (جیمی کارتر،1980)



شوک‌های نفتی و تیز شدن شاخک‌های شرکت‌های چند ملیتی!

با شروع شوک‌های نفتی از دهه 1970 میلادی، دو جریان قابل توجه در خاورمیانه شکل گرفته و تا امروز ادامه یافته است؛ جریان تسلیحات و جنگ‌افزار‌های وارداتی از کشورهای غربی و روسیه و جریان دلار از کشورهای جهان به این منطقه!

هرچند کمی غیر قابل باور به نظر می‌رسد، اما این جریان سبب همکاری پیدا و پنهان میان غول‌های دو صنعت انرژی و جنگ‌افزار شده و جریان «دلارهای نفتی» و «دلارهای جنگ‌افزاری» در جهان را به دنبال داشته است.

با توجه به اینکه سود غول‌های انرژی جهان (شامل برتیش پترولیوم، اکزان موبایل، شورون، تکزاکو، رویال-داچ شل) به صورت درصدی از درآمد فروش به دست می‌آید، قیمت‌های بالای انرژی منجر به افزایش سطح سودآوری این شرکت‌ها شده است. بررسی درآمد‌های نفتی کشورهای اوپک و سود شرکت‌های مذکور، همبستگی بالایی را میان این دو متغیر نشان می‌دهد.

دلارهای نفت یا طیراً ابابیل!

بنابراین مشاهده می‌شود که بر خلاف انتظار، سود شرکت‌های بزرگ فعال در حوزه انرژی با افزایش قیمت نفت افزایش یافته و این شرکت‌ها از این افزایش قیمت، منتفع نیز شده‌اند.

سوی دوم این رابطه، شرکت‌های بزرگ تولید تسلیحات و جنگ‌افزار‌ها در جهان می‌باشد که عمدتاً در امریکا، اروپا و روسیه قرار دارند. آمار‌ها نشان می‌دهد که این شرکت‌ها نیز از افزایش قیمت نفت در دهه‌های اخیر سود برده‌اند. با فروکش کردم جنگ ویتنام، صادرات جنگ‌افزار از شرق آسیا به خاورمیانه منتقل گردید. در طول دهه 1960 میلادی بیش از 40 درصد کل صادرات تسلیجات در جهان به شرق آسیا مربوط بوده و منطقه خاورمیانه و شمال افریقا تنها 15 درصد از بازار صادرات این محصولات ویرانگر را به خود اختصاص می‌داد. تا اواسط دهه 1970 این وضعیت کاملاً بر عکس شده و سهم شرق آسیا به 10 درصد افت کرده و در مقابل سهم کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا به بیش از 60 درصد رسید! با پایان جنگ ویتنام، سهم هزینه‌های نظامی از کل تولید ناخالص ایالات متحده از 10 درصد به 5 درصد سقوط کرد که این موضوع به شدت فروش و سود شرکت‌های بزرگ اسلحه‌سازی در این کشور را تحت تاثیر قرار داد. اما ظهور بازار مستعد و پر سود خاورمیانه، شرکت‌های مذکور را از ورشکستگی نجات داد.!

قیمت نفت در اوایل دهه 1970 سه برابر و در اواخر این دهه مجدداً دو برابر شده و درآمد نفتی کشورهای خاورمیانه را به صورت رویایی افزایش داده و قدرت خرید این کشورها را به شدت تقویت نمود. این درآمد‌ها باد آورده میل به واردات در کشورهای مذکور را به شدت افزایش داد که این افزایش شامل تجهیزات نظامی و جنگ افزار نیز می‌شد. تخمین‌ها گویای آن است که در طول دهه‌های 1970 تا 1980، به ازای هر 100 دلار افزایش در درآمد نفتی کشورهای خاورمیانه، 6 دلار به واردات جنگ‌افزار در این کشورها نیز افزوده شده است! بنابراین قیمت بالای نفت را باید شاهرگ تامین کننده منافع کمپانی‌های تسلیحات در جهان دانست.

اوپک: مائده آسمانی برای شرکت‌های نفتی- تسلیحاتی

از منظر شرکت‌های انرژی و تسلیحات، افزایش قیمت نفت یکی از مهمترین الزامات سود آوری بوده و با توجه به حجم فعالیت‌های اقتصادی این شرکت‌ها (به ویژه در امریکا) سیاستمداران همواره منافع این شرکت‌ها را نیز مد نظر قرار داده‌اند. افزایش قیمت نفت، تعادل ژئوپلوتیکی در جهان را به نفع امریکا و بریتانیای (که دارای منابع نفت هستند) و به زیان ژاپن و کشورهای اروپای مرکزی تغییر داده است.

ارتباط تنگاتنگ دلارهای نفتی و دلارهای تسلیحاتی، بازارهای نفت و انرژی را به شدت دستخوش عوامل غیربازاری نموده است. تشکیل اوپک در دهه 1970، غول‌های انرژی را که پیش از آن تنها بازیگران بازارهای انرژی بودند، تبدیل به تماشاگرانی بی‌اثر کرد. اما آنها به سرعت با وضعیت جدید سازگار شده و اوپک را تبدیل به مائده‌ای آسمانی برای خود کردند. گرچه شرکت‌های مذکور پس از آن دیگر همه کاره بازار نبودند، اما همچنان انحصار اکتشاف و انتقال نفت در دستان آنها باقی بوده و فعالیت‌های پایین‌دست و معاملات پیچیده نفت را در اختیار داشتند. اکنون این شرکت‌ها برای افزایش سود خود، به جای تولید بیشتر نفت، با کمک اوپک زمینه‌ساز افزایش قیمت‌های نفت شدند. این تغییر با استقبال شرکت‌های اسلحه‌سازی که صادرات آنها به کشورهای نفتی اوج گرفت نیز همراه بود.

در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 میلادی، خشونت‌های سازمان یافته بر سر منابع انرژی سر گرفت که تنها کشورهای عرضه کننده نفت را در بر می‌گرفت. این خشونت‌ها در نهایت مجدداً منجر به افزایش قیمت نفت و چرخش مدار اقتصاد بین‌الملل به کام شرکت‌های نفتی و شرکت‌های تولید تسلیحات شد.

نمودار زیر اختلاف میان بازدهی سهام شرکت‌های بزرگ نفتی با میانگین 500 شرکت بزرگ امریکا را نشان می‌دهد. همانگونه که مشهود است، ارتباط قابل تاملی میان بروز جنگ و افزایش سود شرکت‌های مذکور وجود داشته است. نکته دیگری که توجه به آن چندان بی ربط نیست، نقش شعله‌ور شدن جنگ در تغییر روند این نمودار است. به استثنای سال 1996، در سایر دوره‌ها، همزمان با درگیری‌های نظامی، سود شرکت‌های نفتی بر سایر شرکت‌ها پیشی گرفته است. به عبارت دیگر این جنگ بوده که به سرعت بازدهی اندک این شرکت‌ها را جبران و سود آنها را تضمین نموده است.

دلارهای نفت یا طیراً ابابیل!

ارتباط میان این سود آوری و تنش‌های سیاسی، اجتماعی و نظامی در خاورمیانه ظن هر شنونده‌ای را بر می‌انگیزد. افزایش جریان ارسال تجهیزات نظامی به منطقه، تنش‌های نظامی و سیاسی مختلفی را در سال‌های مختلف به دنبال داشت است. این تنش‌ها شامل درگیری‌های داخلی (بهار عربی)، درگیری دولت‌های مستقل (جنگ ایران و عراق)، جنگ‌های ائتلافی (جنگ‌های خلیج فارس)، ظهور بنیادگرایی (داعش) و سایر اشکال تنش‌های منطقه‌ای بوده است. این تنش‌ها با افزایش قیمت نفت، «دلارهای نفتی» را در خاورمیانه متمرکز و با ایجاد بحران‌های سیاسی و نظامی مختلف، دلارهای مذکور را به »دلارهای تسلیحاتی» تبدیل و به کشورهای خاص از جمله امریکا، روسیه و انگلستان و اخیراً چین جاری می‌سازد.

همانگونه که در نمودار مشاهده می‌شود، غول‌های انرژی در دوره‌هایی که منطقه خاورمیانه شاهد جنگ یا تنش‌های سیاسی نبوده، از سود‌های هنگفت بی بهره بوده و این وضعیت در زمان بحران کاملاً عکس بوده است.

قرن جدید: معادلات بر هم خواهد خورد؟

قدرت‌های بزرگ از تسلط بر منابع انرژی کشورهای خاورمیانه، اهداف مختلفی را مد نظر داشته‌اند. یکی از مهمترین این اهداف تقویت اقتصاد داخلی و ایجاد شوک برای خروج از بحران‌های داخلی بوده است. بررسی آمار مربوط به قیمت واقعی نفت (تعدیل شده بر اساس تورم) و تورم در کشورهای توسعه یافته نشان می‌دهد که این دو متغیر تا اوایل قرن 21 همواره رابطه مستقیم داشته و بالا رفتن قیمت نفت به معنی ورود اقتصاد‌های توسعه یافته به وضعیت تورمی بوده است! این موضوع بر اساس تئوری‌های اقتصادی است که افزایش قیمت انرژی به عنوان یکی از مهترین نهاده‌های تولید را شوک طرف عرضه دانسته و عامل رکود تورمی در نظر می‌گیرد. بنابراین اقتصاد کشورهای توسعه یافته به شدت تحت تاثیر تغییرات قیمت انرژی و به خصوص نفت بوده افزایش قیمت انرژی عاملی برای تحریک اقتصاد کشورهای توسعه یافته نیز بوده است.

این ارتباط مثبت که تا ابتدای قرن حاضر صادق بوده، در 13 سال اخیر روند معکوس به خود گرفته و علیرغم افزایش قیمت نفت، تورم در اقتصاد‌های بزرگ تقریباً ثابت مانده است. اگر درگیری‌ها در مناطق انرژی خیز جهان تشدید شود، تورم جهانی را مجدداً تشدید خواهد نمود. از این روی افزایش قیمت نفت برای کشورهای صنعتی بزرگ بسیار پر هزینه خواهد بود.

دلارهای نفت یا طیراً ابابیل!

چه در پیش روست؟

آمارهای مختلف نشان می‌دهد در سال میلادی گذشته، سود غول‌های انرژی جهان برای اولین سال در قرن حاضر به کمتر از میزان متوسط 500 شرکت‌ برتر رسیده است. نیمه دوم سال 2014 میلادی نیز قیمت نفت به پایین‌ترین حد خود پس از بحران مالی امریکا در سال 2008 رسیده و درآمد‌های نفتی کشورهای خاورمیانه که مهمترین مقصد صادرات تسلیحات جهان به شمار می‌آید، به شدت کاهش یافته است. این موضوع را باید تحدید کننده منافع شرکت‌های بزرگ تسلیحاتی و نفتی دانست. با به خطر افتادن منافع این شرکت‌ها، آیا باید مجدداً منتظر شعله‌ور شدن خاورمیانه در آتش نفت بود؟

آنچه مبرهن است آنکه افزایش قیمت نفت همواره منافع شرکت‌های چندملیتی و قدرت‌های بزرگ را برانگیخته و تنش‌های و درگیری‌ها برای کسب منافع نامشروع از منطقه و منابع آن را تشدید نموده است. در کنار آثار اقتصادی، با افزایش قیمت‌های انرژی باید منتظر تبعات سیاسی و تنش‌های منطقه‌ای نیز بود. آیا ظهور داعش در عراق و درگیری‌های نظامی سوریه در سال 2014 را باید آغازی بر تنش‌های بیشتر در منطقه خاورمیانه دانست؟ یا خطر افزایش تورم و احتمال ورود اقتصاد‌های بزرگ به تورم رکودی مانعی در تداوم سیاست‌های مربوط به گردش دلارهای نفتی- دلارهای تسلیحاتی خواهد بود؟

جنگ بین مسلمین حرام است


قابل توجه گروههای افراطی و جنگ طلب اسلامی

فان لنزعتم فی شی فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تومنون بالله والیوم الاخر.-نسا -59
اای مسلمانان اگر در چیزی اختلاف پیدا کردید.آن را به خدا( یا قران) و پیامبر او(یا روش حضرت محمد) بر گردانید.(تا حکم صحیح را بدانید).اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید.نسا-59
خداوند در قران سوره حجرات -آیات 9 -الی 11 در باره پرهیز از جنگ بین مسلمین میفرماید:
الطائفون....اگر دو طایفه از مومنان با هم جنگیدند.میان آن دو را اصلاح کنید . و اگر یکی از آن دو بر دیگری تعدی کرد با آنکه تعدی میکند بجنگید.تا به فزمان خدا باز گردد.پس از باز گشت میانشان به عدالت صلح و عدل و انصاف را بر قرار کنید.که بی شک خداوند داد گران را دوست میدارد.حجرات-9-

جز این نیست که مومنان با هم برادرند.پس میان برادرانتان را اصلاح کنید.و از خدا بترسید.امید است که مورد رحمت قرار گیرید-حجرات-10

اکنون بعد از 1400 سال مسلمانان از جنگهای بیهوده جمل و صفین و نهروان .درس عبرت نگرفته اند.!! که فتنه و طغیانگری و جنگ بین مسلمین کاری زشت و ناپسند است.؟!! و تحریکات کفار و غیر مسلمین است؟ !! باز مشاهده میشود که مسلمانان بنام شیعه و اهل سنت در عراق و شام و دیگر بلاد اسلام به جان هم افتاده و یکدیگر را کافر شمرده و به قتل میرسانند.!!!! در صورتیکه جنگ بین دو مسلمان مردود و منفور است. اما مسلمین با امر به معروف و نهی از منکر .آن هم بصورت تذکر با زبانی خوش و با دلایل قرانی و نبوی یکدیگر را از اشتباه آگاه سازند.نه با جنگ و کشتار برادر دینی خود.!!
جهاد و جنگ از دید قران کریم .در باره دفاع در برابر کفار غیر مسلمان است که به مال و ناموس مسلمین حمله کرده باشد. آیات 39 و 40 سوره حج. بنابر این ابتدا به ساکن مسلمان حق جهاد و جنگ مسلحانه برای کشور گشائی و کشتن غیر مسلمان و گرفتن غنائم و اسیر و کنیز را ندارد.!! مگر اینکه اول آنها حمله کنند.!!
آیا نمیدانید که در ماههای حرام جنگ تحریم شده و ممنوع است؟!! پس بلا فاصله جنگ را ترک و آتش بس اعلام کنید. و قران را بین خود حکم قرار دهید.
تا کی میخواهید آب به آسیاب کفار بریزید.؟!! و اشتباهات گذشته را تکرار کنید.؟!! آنان خوب یا بد مردند و رفتند . و در پیشگاه پروردگارشان محاکمه و به عدالت جزا خواهند شد .شما مسئول قضاوت در باره آنان نیستید.!! و در ردز رستاخیز در باره آنان از شما سئوال پرسیده نمی شود.!! جز اعمال خودتان جوابگو نیستید.!!!

محبت بجای تنفر


بنی آدم اعضای یکدیگرند  که در آفرینش زیک گوهرند.


مگر نه همه ما انسانها زاده آدم و حوا هستیم.؟ و از یک پدر و مادر .؟پس چرا امروز با هم مهربان و برادر نباشیم؟ پس پیش به سوی برادری و برابری با تمامی انسانها ی کره زمین .اعم از سیاه و سفید و زرد و سرخ.و  اسلامی و مسیحی و کلیمی وبودائی و .....سنی و شیعه و.....همان شعاری که اسلام در حج اعلان میکند./


ابتکار اتحاد تمدن ها می خواهد با تجلی تنفر از یهود ستیزی و ترس از اسلام گرفته تا ملی گرایی افراطی و تبعیض علیه اقلیت ها مبارزه کند.
عصر ایران - مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد در تهران متن گزارش دیدار بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد از آشویتس را  منتشر کرده است. آشویتس همان اردوگاهی است که غربی ها مدعی اند در آنها و در جریان جنگ جهانی دوم  گروهی از اسیران سر به نیست شدند.

این گزارش به منظور آشنایی با دیدگاه های دبیر کل و جنبه های توصیفی و فارغ از قضاوت های متفاوت تاریخی منتشر می شود:
 
امسال گرامیداشت یاد روز بین المللی سالگرد آزاد سازی اردوگاه آشویتس در 27 ژانویه در ایامی است که در اطرافمان خطر فراموش کردن آن به ما یاد آوری می شود.

سال جاری دو دهه از زمانی می گذرد که نسل کشی در رواندا رخ داد. درگیری ها در سوریه، سودان جنوبی و جمهوری آفریقای مرکزی ابعاد خطرناک اجتماعی به خود گرفته اند. تعصب هنوز در جوامع ما و در سیاست هایمان به شدت جریان دارد.  جهان می تواند و باید بیشتر بکوشد برای امحای عقیده زیان باری که باعث ایجاد اردوگاه ها شد.

در نوامبر گذشته دیداری از آشویتس- بیرکه نائو داشتم. آن روز باد خنکی می وزید؛ زمین زیر پایم سنگلاخ بود. اما اورکت به تن و کفش های محکمی به پا داشتم؛ افکارم مشغول آنانی بود که این امکانات را نداشتند: زندانیانی که در برهه ای، جمعیت این ارودگاه را تشکیل می دادند.

من به آن اسیرانی فکر می کردم که برای ساعت ها در هوای سرد، بدون لباس و دور از خانواده هایشان در حالیکه موی سرهایشان تراشیده شده بود، آماده برای اعزام به اتاق گاز می شدند. به آنانی فکر می کردم که زنده نگاه داشته می شدند تا سرحد مرگ کارکنند. از همه مهم تر، به یاد آوردم تا چه حد به هولوکاست حتی درحال حاضر  ژرف نگریسته نشده است. خشونت بسیار زیاد و گسترده؛ جهان بینی نازی بسیار منحرف و افراطی؛ قتل های سازماندهی شده و از نطر ماهیت حساب شده اتفاق افتاد.

به نظر می رسید اردوگاه ها در بیرکه نائو تا افق در هر جهت گسترش یافته اند – کارخانه وسیعی برای کشتار. "کتاب اسامی" میلیون ها قربانی اتاقی را پر کرده بود که تنها بخشی از همه افراد شامل: لهستانی ها، رومانیایی ها، سینتی ها (مردم رومانیایی تبار اروپای مرکزی) زندانیان جنگی اتحاد جماهیر شوروی سابق، مخالفان (هیتلر)، همجنس گرایان، مردم دارای معلولیت و سایرین بود.

اینجانب به ویژه تحت تاثیر ویدیویی قرار گرفتم که زندگی یهودیان اروپا در دهه 1930 را به نمایش گذاشت، صحنه هایی از سفر  های خانوادگی و سفربه سواحل، اجراهای موسیقی و تئاتر، سنت ازدواج وسایر مراسمی که به گونه ای وحشیانه از راه کشتارسازمان دهی شده که در تاریخ بشر بی مانند بود، همگی خاموش شدند.

مارتین تورسکی،  که از آشویتس جان به در برده بود و امروز نایب رئیس کمیته بین المللی آشویتس است مرا در عبور از دروازه  ورودی بدنام اردوگاه که بر بالای آن نوشته شده بودArbit Macht Frei”  " (کار موجب آزادی می شود) همراهی کرد، [...] وی خاطره لحظه اسفباری را برایم بازگو کرد که ضربه سریع انگشت اشاره فرمانده اس اس معنای فاصله مرگ و زندگی را نشان می داد. من برای آنانی که در این اردوگاه کشته شدند متاثر شدم و به آنانی که زنده ماندند احترام گذاشتم زیرا خاطرات تاسف بار را محفوظ نگاه داشته و هنوز توان روح انسانی خود را به نمایش می گذارند.

 اینجانب همچنین به وسیله دانشجویان مرکزبین المللی اجلاس جوانان در اسویسیم همراهی می شدم که تلاش می کند بین مردم و ملت ها پلی ایجاد نماید. مارتین تورسکی گفت: L’dor v’ dor  که به زبان عبری یعنی دست به دست کردن حکمت "از نسلی به نسلی دیگر". به همین دلیل است که آشویتس -  بیرکه نائو در فهرست میراث فرهنگی یونسکو قرار دارد. نمی توانیم آینده را بدون به یاد داشتن گذشته بسازیم؛ آنچه یکبار اتفاق افتاد ممکن است دوباره رخ دهد.

مبارزه با تنفر از ماموریت های اصلی سازمان ملل متحد است. سازوکار حقوق بشر ما برای حمایت از مردم فعال است. دادگاه ها و دیوان های ویژه ما  تلاش می نمایند با گریز از مجازات مبارزه، عدالت را برقرار و ازتخلف جلوگیری نمایند.  مشاوران ویژه سازمان ملل متحد در جلوگیری از نسل کشی و مسئولیت حمایت، جهان را با دقت برای یافتن مسببین جنایات خشن تحت نظر دارند.

ابتکار اتحاد تمدن ها می خواهد با تجلی تنفر از یهود ستیزی  و ترس از اسلام گرفته تا ملی گرایی افراطی و تبعیض علیه اقلیت ها مبارزه کند.  تلاش نوین "حقوق بشر در اولویت" ما می خواهد اقدام اولیه برای جلوگیری از سوء رفتار علیه حقوق بشر را تقویت کند.

"برنامه هولوکاست ملل متحد" برای نزدیک به یک دهه با مربیان  و دانش آموزان در تمامی قاره ها برای ترویج بردباری و ارزش های جهانی همکاری نموده است.

بسته جدید آموزشی این برنامه که با مشارکت موزه یادواره هولوکاست ایالات متحده آمریکا تهیه گردیده، به معرفی مطالعات هولوکاست  در کلاس های درسی در کشور هایی از برزیل گرفته تا نیجریه یا روسیه و ژاپن می پردازد. درمراسم یادبود امسال در مقر سازمان ملل، سخنران برجسته استیون اسپیلبرگ خواهد بود که موسسه "شوعا برای تاریخ بصری و آموزش" ایشان مرکزی استثنایی برای حفظ خاطرات بازماندگان است.

چند گام دورتر از کوره های آدم سوزی در آشویتس،  لحظه ای برای تعمق مکث کردم. نرده مجهز به سیم خاردار را لمس کردم – دیگربرق در آن جریان نداشت اما هنوز تیز و ترسناک بود. تحت تاثیر ستمگری که در آنجا رخ داده بود قرار گرفتم  و ادای احترام کردم به شهامت و فداکاری سربازان و رهبران  بسیاری از ملت هایی که تهدید نازی را شکست دادند. امید من این است که نسل ما و نسل های آتی، همین نیت دسته جمعی برای جلوگیری از رخ دادن دوباره چنین وحشیگری را در هر کجا، نسبت به هر فرد یا گروه فراخوانده و جهانی برابر برای همه بسازند.